وبلاگ حقوقی وحید چرخکاریان

وبلاگ حقوقی وحید چرخکاریان
وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی
آخرين مطالب
لينک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان   ----------------------- وبلاگ حقوقی چرخ کاریان ///////  وکیل / وکالت / وکیل دادگستری / سایت حقوقی / مشاوره حقوقی و آدرس charkhkarian.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





اسلام‌ بين‌ زن‌ و مرد از نظر تدبير شؤون‌ زندگي‌ مادي‌ در اراده‌ و عمل‌ برابري‌ و مساوات‌ قرار داده‌ است‌. پس‌ همان طور كه‌ مرد در نيازمنديهاي‌ مادّي‌ انساني‌ مثل‌ خوردن‌ و آشاميدن‌ و غير آن‌ از مسائل‌ حيات‌ مادّي‌ مستقلّ است‌، زن‌ نيز در اراده‌ و عمل‌ مستقل‌ است‌ و مالك‌ دسترنج‌ خود ميباشد؛ جز اينكه‌ اسلام‌ در او دو خصوصيت‌ قرار داده‌ كه‌ فطرت‌ و آفرينش‌ الهي‌ او به‌ اين‌ دو خصلت‌ از مرد ممتاز و متفاوت‌ ميشود:يكي‌ از آنها اين است كه‌ زن‌ در ايجاد نوع‌ انساني‌ و نموّ آن‌ به‌ منزله‌ كشت‌ است‌ و نوع‌ انسان‌ در بقاي‌ نسل‌ خود بر وي‌ اعتماد دارد؛ و از احكام‌ الهي‌ به‌ آنچه‌ كه‌ به‌ كشت‌ (توليد نسل‌) اختصاص‌ دارد؛ مختصّ شده‌ و بدين‌ ترتيب‌ از مرد جدا و ممتاز گرديده‌ است‌؛ «نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّي‌ شِئْتُمْ»: زنان شما، محل بذرافشانى شما هستند پس هر زمان كه بخواهيد، مى‏توانيد با آنها آميزش كنيد( بقره ، 223).


دوّم‌ آن‌ كه‌ خلقت‌ زن‌ بر پايه‌ رقّت‌ احساس‌ و عاطفه‌ رقيق‌ و لطافنت‌ بنيان‌ نهاده‌ شده‌، و اين‌ ويژگي‌هاي‌ جسماني‌ در انجام‌ وظائفي‌ كه‌ در يك‌ اجتماع‌ صالح‌ بر عهده‌ او است‌ و بايد به‌ انجامش‌ قيام‌ كند مدخليّت‌ تامّ دارد. در اسلام‌ احكام‌ مشترك‌ بين‌ زن‌ و مرد و احكام‌ اختصاصي‌ هر يك‌، به‌ اين‌ فلسفه‌ گرفته‌ شده‌ از فطرت‌ باز ميگردد. و قبلاً اين‌ آيه‌ ذكر شده‌ كه‌: «از خداوند درخواست‌ برتري‌هائي‌ را كه‌ به‌ بعضي‌ (مردان‌) نسبت‌ به‌ بعض‌ ديگر (زنان‌) داده‌ شده‌ ننمائيد، هر كدام‌ از مردان‌ و زنان‌ به‌ همان‌ اندازه‌ بهره‌ دارند كه‌ به‌ دست‌ آورده‌اند و از خدا طلب‌ فضل‌ و بخشش‌ بنمائيد كه‌ او به‌ هر چيزي‌ دانا است‌« وَ لاَ تَتَمَنَّوا مَا فَضَّلَ اللَهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَي‌ بَعْضٍ لِّلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِّلنِّسَآءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَاسْئَلُوا اللَهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا، نساء 32».


خداوند متعال‌ با اين‌ بيان‌ ميخواهد بفرمايد كه‌: ملاك‌ اختصاص‌ مردان‌ به‌ برتري‌هائي‌ (نسبت‌ به‌ زنان‌) فقط‌ اعمال‌ و وظايفي‌ است‌ كه‌ عالم‌ فطرت‌ و آفرينش‌ به‌ هر يك‌ از آنها محوّل‌ ميكند و اين‌ تنهاملاك‌ اختصاص‌ است‌ و با اين‌ معيار استوار مردان‌ بر زنان‌ قيموميّت‌ دارند.بنابراين‌ زن‌ در همه‌ حقوق‌ اجتماعي‌ و احكام‌ عبادي‌ با مرد مشترك‌ است‌، و در كسب‌ و ملكيّت‌ و تعليم‌ و تعلّم‌ و جلب‌ منافع‌ و دفع‌ ضررها استقلال‌ دارد، جز در آنچه‌ كه‌ به‌ ملاحظه‌ اين‌ دو خصوصيّتي‌ كه‌ فطرت‌ براي‌ بقاي‌ نوع‌ انسان‌ در زن‌ قرار داده‌ است‌ از عهده‌ او خارج‌ است‌، كه‌ اين‌ دو ويژگي‌ يكي‌ به‌ منزله‌ كشتزار بودن‌ (و محلّ پرورش‌ نطفه‌ انسان‌ بودن‌ اوست‌) و ديگري‌ ظرافت‌ و لطافت‌ خلقت‌ وي‌ و به‌ اين‌ دو دليل‌ از مرتبه‌ مرد در فعاليّت‌ و إعمال‌ نيرو و سرسختي‌ و شدّت‌ و زندگي‌ تعقّلي‌ خارج‌ ميشود.پس‌ زن‌ بر انجام‌ اعمال‌ سخت‌ كه‌ محتاج‌ قدرت‌ زياد و خشونت‌ و تحمّل‌ شديد است‌ كه‌ مهم‌ترين‌ آنها جنگ‌ و قضاوت‌ و حكومت‌ ميباشد (طبعاً) قادر نيست‌. به‌ خلاف‌ مرد كه‌ در فطرتش‌ اين‌ خشونت‌ و تعقّل‌ قرار داده‌ شده‌، و او مرد است‌ و براي‌ مرد نسبت‌ به‌ زن‌ درجه‌اي‌ از برتري‌ ميباشد و آن‌ همان‌ درجه‌ تعقّل‌ و بنيه‌ جسماني‌ و بسط‌ و فزوني‌ در علم‌ و قدرت‌ بدني‌ اوست‌، پس‌ براي‌ مردان‌ بر زنان‌ درجه‌ و مزيّتي‌ است‌.

 

همچنان‌ كه‌ خداوند عزّوجلّ بر اساس‌ يك‌ معيار كلّي‌ مجاهدين‌ از مؤمنين‌ را بر قاعدين‌ از آنان‌ برتري‌ داده‌ و فرموده‌ است‌: «فَضَّلَ اللَهُ الْمُجَـاهِدِينَ بِأَمْوَا لِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ عَلَي‌ الْقَاعِدِينَ دَرَجَه وَ كُلاًّ وَعَدَ اللَهُ الْحُسْنَي‌، نساء ، 95»: (هرگز) افراد باايمانى كه بدون بيمارى و ناراحتى، از جهاد بازنشستند، با مجاهدانى كه در راه خدا با مال و جان خود جهاد كردند، يكسان نيستند! خداوند، مجاهدانى را كه با مال و جان خود جهاد نمودند، بر قاعدان [ترك‏كنندگان جهاد] برترى مهمّى بخشيده و به هر يك از اين دو گروه (به نسبت اعمال نيكشان،) خداوند وعده پاداش نيك داده، و مجاهدان را بر قاعدان، با پاداش عظيمى برترى بخشيده است.پس‌ خداوند مردان‌ را بر زنان‌ درجه‌اي‌ از برتري‌ داده‌ است‌، با وجود اينكه‌ آنچه‌ در عُرف‌ زندگي‌ اجتماعي‌ و فطرت‌ به‌ نفع‌ زن‌هاست‌ همانند آن‌ چيزي‌ است‌ كه‌ بر عهده‌ آنها ميباشد. و اين‌ مطلب‌ موجب‌ اصلي‌ منع‌ وجوبي‌ زن‌ها از قتال‌ و قضاوت‌ و حكومت‌ و منع‌ استحبابي‌ آنها از بسياري‌ از احكام‌ ديگر ميباشد.در تفسير علي‌ بن‌ إبراهيم‌ قُمّي‌ پيرامون‌ آيه‌ شريفه‌ «لّـِلرّ ِجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَتَه آمده‌ است‌ كه‌ ميگويد امام‌ عليه‌ السّلام‌ فرمود: «حقّ مردان‌ بر زنان‌ بيشتر از حقّ زنان‌ بر مردان‌ است‌» واين‌ مطلب‌ منافاتي‌ با برابري‌ آنها در حقوق‌ ندارد.


خداوند هم چنین در مورد برتری مردان بر زنان در مواهب اجتماعی می فرماید:«وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي‌ عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لِّلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَتَه وَاللَهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ»: و براى آنان، همانند وظايفى كه بر دوش آنهاست، حقوق شايسته‏اى قرار داده شده و مردان بر آنان برترى دارند و خداوند توانا و حكيم است. (بقره ،228)معروف‌ آن‌ چيزي‌ است‌ كه‌ مردم‌ آنرا به‌ خوبي‌ مي‌شناسند، و عرف‌ آنرا از نظر تمدّن‌ متداول‌ اجتماعي‌ ميپذيرد و ضدّ آن‌ منكر است‌. و آن‌ چيزي‌ است‌ كه‌ عرف‌ آنرا انكار ميكند و در حيات‌ اجتماعي‌ قبول‌ نمي‌نمايد. پس‌ معروف‌ حتماً بايد چيزي‌ باشد كه‌ مورد امضاء و تصديق‌ عقل‌ قرار گيرد و شرع‌ به‌ آن‌ دستور دهد اعمّ از سنّت‌هاي‌ پسنديده‌ و فضائل‌ اخلاقي‌ و اخلاق‌ حميده‌. و چون‌ اسلام‌ شريعت‌ خود را بر پايه‌ فطرت‌ واقعي‌ و خلقت‌ اصلي‌ نوع‌ انسان‌ بنا نهاده‌ است‌، معروف‌ نزد وي‌ همان‌ است‌ كه‌ مردم‌ آنرا بپذيرند، البتّه‌ مردمي‌ كه‌ بر مسير فطرت‌ حركت‌ كرده‌ و از راه‌ مستقيم‌ و روش‌ استوار آن‌ خارج‌ نشده‌اند.يكي‌ از احكامي‌ كه‌ بر اين‌ پايه‌ استوار است‌، برابري‌ افراد در حكم‌ وارد بر آنها (حقوق‌ و وظائف‌) است‌؛ كه‌ در نتيجه‌ همه‌ افراد در وظائف‌ و آنچه‌ بر عهده‌ آنها است‌ و در منافع‌ (سود و زيان‌) برابرند. و مخفي‌ نماند كه‌ اين‌ تساوي‌ به‌ نحو احسن‌ برقرار نخواهد شد جز با حفظ‌ آنچه‌ كه‌ براي‌ هر فردي‌ از افراد جامعه‌ از خصوصيّات‌ فطري‌ و آثار لازمه‌ خلقت‌ و شئون‌ مختلف‌ حيات‌ وجود دارد؛ نه‌ مسائل‌ اعتباري‌ موهوم‌ و قراردادهاي‌ مصنوعي‌ بر اساس‌ تمدّن‌ پست‌ و زبون‌ مادّي‌.پس‌ در مدينه‌ فاضله‌ انساني‌ بايد مراعات‌ حال‌ ضعيف‌ و قوي‌، جاهل‌ و عالم‌، نيازمند و بي‌نياز بشود، و هر فطرتي‌ بر اساس‌ بناء اوّليّه‌ و اصلي‌ آن‌ مورد نظر و ملاحظه‌ قرار گيرد و موادّ حياتي‌ لازم‌ بر حسب‌ احتياج‌ و درجه‌ نيازمندي‌ به‌ آن‌ اعطاء شود.

 

 و اين‌ همان‌ مساوات‌ صحيح‌ و واقعي‌ است‌، و بر اين‌ پايه‌ و اساس‌ اسلام‌ احكامش‌ را در مورد سود و زيان‌ زن‌ ساري‌ و جاري‌ كرده‌ است‌؛ و چيزهائي‌ را كه‌ به‌ نفع‌ او و يا بر عهده‌ او است‌ همانند و برابر قرار داده‌ است‌، البتّه‌ با حساب‌ دقيق‌ و حفظ‌ موقعيّت‌ فطرتي‌ كه‌ خداوند تبارك‌ و تعالي‌ در دايره‌ اجتماع‌ همراه‌ مرد از تناكح‌ و تناسل‌ به‌ او اعطاء فرموده‌ است‌. اسلام‌ معتقد است‌ كه‌ در مواهب‌ اجتماعي‌ براي‌ مردان‌ نسبت‌ به‌ زنان‌ درجه‌اي‌ از برتري‌ است‌؛ پس‌ گفته‌ خداوند متعال‌ «وَ لِّلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَتَه»: «براي‌ مردان‌ نسبت‌ به‌ زنان‌ مزيّتي‌ است‌» قيدي‌ متمّم‌ و كامل‌ كننده‌ حكم‌ سابق‌ است‌ و همه‌ آيه‌ معني‌ واحدي‌ را ميرساند؛ و آن‌ اينست كه‌ فطرت‌ بين‌ زن‌ و مرد احكام‌ واحدي‌ را قرار داده‌ است‌ با حفظ‌ برتري‌ مردان‌ بر زنان‌ در اين‌ مواهب‌ اجتماعي‌. و با همين‌ معيار خداوند بين‌ آن‌ دو تساوي‌ قائل‌ شده‌ و براي‌ آنان‌ احكامي‌ را وضع‌ فرموده‌ است‌ و آنچه‌ را كه‌ به‌ نفع‌ و يا بر عهده‌ او است‌ همانند و مشابه‌ قرار داده‌ است‌.


البته اسلام‌ به‌ هنگام‌ قانونگزاري‌، احكام‌ همسري‌ و زوجيّت‌ را بر اساس‌ خلقت‌ مردي‌ و زني‌ قرار داده‌، زيرا تجاذب‌ جنسي‌ در ميان‌ آنها غير قابل‌ اجتناب‌ است‌ و دست‌ طبيعت‌، هر كدام‌ از آنها را به‌ وسائل‌ و تجهيزات‌ خاصّ توليد مثل‌ مجهّز ساخته‌ است‌؛ و فرم‌ جسماني‌ خلقت‌ بيهوده‌ و باطل‌ انجام‌ نگرفته‌ است‌. و جز توليد مثل‌ جهت‌ بقاي‌ نسل‌ هيچ‌ غايت‌ و منظوري‌ براي‌ اين‌ تجهيز و ساختمان‌ نبوده‌ است‌؛ بنابراين‌ عمل‌ نكاح‌ و زناشوئي‌ بر اين‌ واقعيّت‌ بنا نهاده‌ شده‌، و به همین جهت احكام‌ بر عفّت‌ و حجاب‌ و اختصاص‌ زن‌ به‌ شوهر و قرار دادن‌ عدّه‌ و مانند آن‌ براي‌ محكم‌ كردن‌ و استواري‌ اساس‌ خانواده‌ ترتيب‌ داده‌ شده‌ است‌. ولي‌ قوانين‌ موجود در دنيا اعمّ از غربي‌ يا شرقي‌ بنيان‌ ازدواج‌ را بر شركت‌ زوجين‌ در زندگي‌ خانوادگي‌ قرار داده‌ است‌، و اين‌ يك‌ نوع‌ زندگي‌ اشتراكي‌ در دائره‌اي‌ تنگ‌تر و محدودتر از دايره‌ اجتماع‌ شهري‌ است‌ بدون‌ ملاحظه‌ و در نظر گرفتن‌ اصل‌ توليد مثل‌ و حفظ‌ اولاد و نسل‌، و به‌ اين‌ دليل‌ قوانين‌ دنياي‌ امروز متعرّض‌ هيچيك‌ از چيزهائي‌ كه‌ اسلام‌ در نظر گرفته‌ است‌ مثل‌ عفّت‌ و حجاب‌ و نفقه‌ و غير آن‌ نشده‌ است‌.

برگرفته از موسسه فرهنگی جام طهور



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





: مرتبه
[ برچسب:, ] [ ] [ چرخکاریان ( وکیل پایه یک دادگستری ) ]
درباره وبلاگ

خوش آمدید ........................................ قبول وکالت در کلیه دعاوی حقوقی ، کیفری ، ثبت و... ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,, در کلیه محاکم استان تهران ، البرز و یزد ..............................................
ترمينولوژي حقوق
امکانات وب
وب سايت حقوقدانان جوان ايران

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 129
بازدید دیروز : 167
بازدید هفته : 453
بازدید ماه : 443
بازدید کل : 208080
تعداد مطالب : 264
تعداد نظرات : 11
تعداد آنلاین : 1

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

موسسه حقوقی چرخ کاریان

این صفحه را به اشتراک بگذارید